اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] session_start(): open(/var/cpanel/php/sessions/alt-php55/sess_2i3nhndmnhid0p0bpkjopbq170, O_RDWR) failed: No such file or directory (2) - Line: 429 - File: inc/plugins/checkboxvalidation.php PHP 5.6.40 (Linux)
File Line Function
[PHP]   errorHandler->error
/inc/plugins/checkboxvalidation.php 429 session_start
/inc/class_plugins.php 101 checkboxvalidation_showthread_end
/showthread.php 1243 pluginSystem->run_hooks




زمان کنونی: ۱ آذر ۱۴۰۳, ۱۱:۴۳ عصر درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)

[-]
آخرین مطالب ارسال شده

مزون عروس آریایی

عطر و ادکلن پرفیومز



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد!
نویسنده پیام
???? ????
******
???? ????
ارسال‌ها: 1,721
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۰
سپاس ها 465
سپاس شده 1305 بار در 793 ارسال
ارسال: #15
پاسخ به: چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد!
۸ / پاسخ معصومه:

یکتا جان نمیدونم باید از آخر شروع کنم یا از همون اول داستان برات بگم.
الان که نزدیک به چهل سالم داره میشه با صحبت های  شما به بیست سال قبل خودم برگشتم. زمانی که مثل شما پاک بودم و به این پاک بودن افتخار می کردم.

نمیخوام زیاد حاشیه برم، سعی میکنم خلاصه بگم. جوانی من هم مثل شما با همین افکار که چون با فردی رابطه داشتم و دیگه نمیتونم با شخص دیگه ای باشم چون عذاب وجدان میگیرم،گذشت. بماند که با همین افکار مسیر زندگیم کاملا تغییر کرد و علی رغم موقعیت های خیلی مناسبی که داشتم، به خاطر همین افکارخودم رو متحمل یک زندگی بسیار ساده و سخت کردم و همچنان با دو تا بچه دارم چوب عذاب وجدان نا بجای بیست سالگیم رو میخورم.

اگه من افکار الانم رو بعد از این همه تجربه و سختی، بیست سال پیش داشتم، پس از ایجاد یه رابطه و بهم خوردن اون به هر دلیلی (حالا یا دروغ یا سن زیاد یا وجود زن و بچه...) میذاشتمش همون جا بمونه و با خودم یدک نمی کشیدم.

من حالا میدونم که اون رابطه گناه نبوده، الزام زندگی هر انسانی بوده و برای کسب تجربه از یه جایی باید شروع میشده. اون رابطه خواسته ی نفس من بوده و لازم بوده یه جایی تخلیه بشه و حالا شده،چه به اجبار چه به اختیار. بماند که تفسیر اجبار و اختیار زمین تا آسمان متفاوته ولی حرف من سر عذاب وجدانه.

عزیزم هیچ عذاب وجدانی در قبال کیس بعدی نداشته باش. اول اینکه به احتمال زیاد اون هم مثل تو تجربه داشته،دوم اینکه گذشته ی تو به خودت مربوطه نه شخص دیگه، سوم اینکه تو فقط به یکی از تجارب زندگیت دست پیدا کردی نه گناه زندگیت، چهارم اینکه به گذشته فکر کردن و موندن در گذشته باعث غفلت از آیندت میشه.

درسته که احساساتت خدشه دار و زخمی شده ولی اگه بخواهی بهش دامن بزنی و فکر کنی حالت رو بدتر میکنه. به این فکر کن که این خدشه دار شدن احساسات تو رو آگاه تر کرده و با چشم و گوش بازتری میتونی یه انتخاب درست تر داشته باشی. اشتباه من و امثال من رو تکرار نکن. تو یک انسان آزاد هستی بنابراین حق داری که هر احساسی رو تجربه کنی به شرطی که از تجربه ات استفاده کنی نه اینکه تبدیلش کنی به گناه کبیره و تا آخر عمرت عذاب بکشی.
۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۷:۵۶ عصر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد! - star - ۱۱ اسفند ۱۳۹۶, ۰۷:۳۳ عصر
پاسخ به: چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد! - star - ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۷:۵۶ عصر

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نامه‌ی بهاره: چرا به من پیشنهاد دوستی داد؟! star 2 2,109 ۲۱ دي ۱۳۹۸ ۰۳:۵۷ عصر
آخرین ارسال: parisa1140

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان