زمان کنونی: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳, ۰۹:۵۷ صبح درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)

اعلانات تالار گفتمان

[-]
آخرین مطالب ارسال شده

مزون عروس آریایی

عطر و ادکلن پرفیومز



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سانسور لوگوی باشگاه رم و قصه یوسف و زلیخا
نویسنده پیام
مدیر ارشد
******
مدیر ارشد
ارسال‌ها: 1,708
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۰
سپاس ها 465
سپاس شده 1305 بار در 793 ارسال
ارسال: #1
سانسور لوگوی باشگاه رم و قصه یوسف و زلیخا
دکتر محمدرضا رجبی شکیب:

سانسور لوگوی باشگاه رم در تلویزیون ما، ما را در دنیا به شهرت رسانده. مدیران دلسوز، پستان های گرگی که دارد به بچه هایش شیر می دهد (برگرفته از یکی از اساطیر یونان) را در لوگوی باشگاه رم، کوچک و کمرنگ کردند که مبادا فرزندان میهن اسلامی به گناه بیفتند. این اتفاق فرخنده را در سه سطح می شود تحلیل کرد:

در پایین ترین سطوح، مدیر پخش آن شب شبکه سه، یا حتی مدیران بالاتر او، افرادی که تشخیص داده اند چنین شاهکاری خلق شود، آیا آدمهایی متعصب و خشک مغزند؟ با اطمینان می گویم که نیستند. حتی حاضرم شرط ببندم که در زندگی شخصی شان، استاندارهای فرهنگی جمهوری اسلامی را هم رعایت نمی کنند. آنها فقط «از قدرت اطاعت می کنند»، حتی با انجام کارهایی که به نظر خودشان هم احمقانه می آید. آنها به حفظ صندلی شان فکر می کنند و به خودشان می گویند «بیکار شویم زن و بچه مان از نان خوردن می افتند»، یا توجیه می کنند که: «من را بگذارند کنار، یک بی شعور را جای من می گذارند. بگذار اقلا من بمانم و نگذارم وضع بدتر شود.» البته که اینها توجیه است. ما آدمیزادیم و منفعت طلب.

نکته دیگری هم هست. توجهتان را جلب می کنم به آزمایش مشهور استنلی میلگرم (https://goo.gl/rfXYFm) که حدود 60 سال قبل به این نتیجه رسید: 65 درصد آدمها می توانند در جو اطاعت و تبعیت از قدرت، حتی همنوعان خود را به قتل برسانند. سانسور پستان گرگ که چیزی نیست.

در سطح بالاتر، ما با سیاستگذارانی مواجهیم که خود را حق مطلق می پندارند و یکی از باورهایی که بسیار هم بر آن پافشاری دارند این است: ما وطیفه داریم مردمان را به بهشت هدایت کنیم و نگذاریم به جهنم بروند و هرچیزی که ممکن است محرک باشد، حتی رنگ قرمز و چکمه زنانه و پستان حیوانات هم ممکن است برای برخی شهوت انگیز باشد و «نظر به ریبه حرام است» و آدمها نباید به گناه بیفتند.

سالها قبل در یک مدرسه راهنمایی غیرانتفاعی مذهبی درس می دادم. مدیر مدرسه یک روز که ظاهرا دریافته بود بعضی بچه ها نقاشی های داخل آدامس های Love is را دست به دست می کنند، متعجب می گفت: «عجب دوره زمانه ای شده. یعنی این بچه ها با این نقاشی ها هم تحریک می شوند؟! اینها همه اش تاثیرات مخرب ماهواره است!»

واقعیت اما دقیقا مخالف آن نتیجه گیری است. محرومیت است که آستانه تحریک را پایین می آورد. آدمی که فکر می کند پستان گرگ شهوت انگیز است، اگر دچار یک اختلال پارافیلیک نباشد، آدمی است که در زندگی اش پستان گرگ ندیده. آیا ما می خواهیم فرزندان مان را جوری بار بیاوریم که با پستان گرگ هم از نظر جنسی برانگیخته شوند؟ آیا این جامعه سالم می تواند باشد؟

اما در بالاترین سطح، ما با نظام باورهای دنیای سنتی مواجهیم. داستان مفصلی است اینکه چطور ده هزار سال قبل، پس از انقلاب کشاورزی، داستان هابیل و قابیل شکل گرفت و مردان در پی تملک زنان برآمدند و راه حفظ نظام را در آن دیدند که اساسا حضور و وجود زنانگی را سرکوب و انکار کنند. تاکید دارم این انکار و مقابله، دینی نیست و  سنتی است. همین یک شاهد کافی نیست که قرآن، قصه یوسف و عشق یک زن شوهردار به او را احسن القصص می خواند اما در تلویزیون ما خیانت یک زن، خط قرمز همه سریالها و برنامه ها است؟

این را بگذارید کنار مخالفت با حضور زنان در ورزشگاه ها و تاکید بر حجاب اجباری در جامعه و خیلی چیزهای دیگر که مبنایی شرعی ندارد اما عده ای مدافع سینه چاک آن هستند.


 
۲ مرداد ۱۳۹۷ ۰۴:۰۶ عصر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  به بهانه خبر 41 تجاوز به دختران ایرانشهر: از سانسور تا تجاوز star 2 1,740 ۲ مرداد ۱۳۹۷ ۰۳:۵۱ عصر
آخرین ارسال: star

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان