دکتر محمدرضا رجبی شکیب:

«من دندان پزشک هستم. مدتیه با پسری آشنا شدم که ایشون هم دندانپزشک هستن. فکر میکردم چون تحصیلکردس فکرش هم بازه ولی اصلا اینطور نیست. ایشون به طرز عجیبی راجع به بکارت دخترها موضع داره و دخترهایی که بکارت ندارن از نظرش ناسالمن. جالب اینجاس که میگه نود درصد دخترها تو رابطه اول خونریزی دارن و گویا استادشون بهشون گفته هر دختری تو رابطه اول خونریزی نداشت مشکل داره. حالا شما خودتون رو بگذارید جای یه دختری که حالا به هر دلیلی شرعی یا غیر شرعی بکارتش رو از دست داده... درسته من مریم میرزا خانی نیستم ولی تو سن 26سالگی دکترا دارم و تو کارم موفقم. به نظرم این دو ارتباطی به هم ندارن و کاش شما هم دختر بودین تا متوجه میشدین چه استرس و حس بدی داره که فکر کنی اگه اونشب خونی نیاد چی میشه و چه فکرایی میکنن و ممکنه چه بلایی سر زندگیت بیاد...»

اول: آنچه گفتم در مقایسه مریم میرزاخانی ها و دیگران، متضمن توهین و تحقیری نبود. با این حال اگر به دوستانی برخورده است، پوزش می خواهم. معتقدم گاهی باید بی پرده تر سخن گفت. به قول آلفرد آدلر گاهی باید در سوپ مراجع تف کرد. تعبیر زیبایی نیست اما موثر است. همه ما گاهی احتیاج داریم به تذکر و تلنگر.

دوم: برخلاف آقای روان شناسی که در شوهای ماهواره ای دوخت و دوز را نسخه می کند، در آمریکا زندگی نمی کنم. مثل شما دارم هوای همین مملکت را نفس می کشم. اعتراف می کنم من هم در ناهشیارم، طرحواره مردی را دارم که خود را جنس برتر تلقی می کند و می خواهد زن را تملک کند. این میراث هزاران ساله من از اجدادم است. ما مردها همه همین میراث را داریم. همان طور که همه زنها نسل به نسل از مادر و مادر بزرگ شان چیزهایی را به ارث برده اند. از جمله: باید همیشه مردی باشد تا به او تکیه کنند. اینها در ناهشیار ما کاشته شده. اما مگر ما، خدمتگزار دست و پا بسته ناهشیارمانیم تا ابد؟

همان گونه که زنانی هستند که منطق و هشیارشان را حاکم کرده اند و دریافته اند که زندگی آنها «وابسته» نباید باشد به مردی، و اگر رابطه ای هست، صمیمیت جوهر آن است با حقوق برابر و نگاه برابر؛ من هم تلاش کرده ام مردی باشم که منطق هشیارم را چیره کنم بر خوی برتری جوی مردانه ناهشیارم. پس نمی ترسم که فریاد هم بزنم: زنان و مردان با وجود تفاوت های ذهنی و جسمی، حقوق انسانی برابر دارند.

سوم: از مردی که می گوید: «عزیزم تو زن ایده آل منی. فقط بیا و گواهی سلامت بکارت بده تا فرشته زندگی من باشی» باید یک سوال ساده بپرسید: «شما تا امروز خودت با هیچ کس رابطه نداشته ای؟»

دو حالت دارد: یا نه، یا بله. اگر بگوید نه نداشته ام؛ پرونده را باید ببندید. اگر دروغ بگوید، شما دارید با مردی دروغگو ازدواج می کنید؟ اگر راست هم بگوید، باید داستان را تمام کنید. پسری که باکره بودن را انتخاب کرده (با فرض اینکه این انتخاب دشوار را خودش انجام داده، نه که مشکلی داشته که نمی توانسته اصلا)، حق دارد با دختری ازدواج کند که مثل خودش بوده. شما که رابطه داشته اید برای او مناسب نیستید. چرا می خواهید حق او را پایمال کنید؟ چرا می خواهید بنیان زندگی تان را بر دروغ بگذارید؟

اما اگر بگوید بله، پرسش بعدی این است: «یعنی برای خودت این حق را قایل بودی و برای من نه؟»

این پرسشی کلیدی است. مردی که به خودش حق می دهد با هر دختری هرجور رابطه ای داشته باشد و بعد می خواهد با یک باکره ازدواج کند، همین حالا دارد به شما می گوید: «من حقوقی برابر برای تو قایل نیستم. من مردم و حق دارم و تو زنی و حق نداری.» و آیا این شما را نگران نمی کند؟ بعدها ممکن نیست کتک تان هم بزند و به خودش حق بدهد؟ یا خیانت کند و به خودش حق بدهد؟ چون او مرد است و شما زن.

حرمت امامزاده را چه کسی نگه می دارد جز متولی آن؟ زنان و دختران ما می نالند از جامعه مردسالار و ستمی که بر زنان می رود  و حقوقی که پایمال می شود، اما خودشان برای حقوق خودشان ارزشی قایل نیستند.

چهارم: بارها شده به دخترانی که بکارت داشته اند، به معنای واقعی اش؛ گفته ام: تن به خفت ندهید. بگویید من گواهی سلامت نمی دهم چون توهین به من است. چه می شود؟ حرف می شنوید؟ کسی که حرف می زند، همیشه می زند. زنجیر به پایتان نمی کنند که ببرندتان معاینه، اگر با پای خودتان نروید. کیس مناسب برای ازدواج را از دست می دهید؟ حرمت خودتان برای تان مهم نیست؟ مهم فقط این است که معامله جوش بخورد؟

پنجم: اگر برایتان مهم نیست با مردی زندگی کنید که شما را شهروند درجه دو تلقی کند، شما را ملک خودش ببیند و برای خودش حقوقی قائل باشد که شما ندارید، باشد. بروید معاینه بکارت. بروید دوخت و دوز کنید. بروید پرده بکارت چینی بخرید. بروید دروغ بگویید.


 

پیام مونا درباره موضوع بکارت:

سلام دکتر روزتون بخیر
این نوشتتون رو در مورد بکارت که خوندم خواستم اینو بگم که گاهی خانما بیشتر از اقایون رو این قضیه تاکید دارن
همسر من کلا گواهی و اینا رو اصلا درست نمیدونست و از اول اشنایی گفت من نیازی به این مدارک ندارم برای اعتماد به دختری که برای زندگی مشترک انتخابش کردم
منتها بعد از اولین رابطه متوجه شدم اصلا هیچ خونریزی وجود نداشت
با اینکه همسر من هیچ اعتراضی نداشت خود من به طور وسواس گونه ای حساس شده بودم و دنبال علت میگشتم
حتی یادمه کلی ناراحت بودم بابت این قضیه
بعدها که مطالعه کردم متوجه شدم چقد چنین اتفاقی برای من بهتر بود. فک میکنم چنین تفکری از کودکی همراه خانم ها بوده که مردها لذت میبرن که همسرشون بیشتر اذیت بشه یا خونریزی بیشتری داشته باشه
در حالی که شاید اولین رابطه، ریشه ذهنی واژینسموس یا روابط روحی بین زن و مرد باشه.
به هرحال خوشحالم که همسرم انقدر فهمیده بود که هرگز صداقت و پاکی من رو با یک برگه نسنجید

پیام فاطمه درباره موضوع بکارت:

سلام
من خوندم که نوشته بودید اگر مردی از شما گواهی بکارت خواست، شما هم از او بپرسید باکره هست یا نه. در ادامه حرف های شما جای یک مسئله ای را خالی دیدم.
 خیلی از زنان ما باکره هستند و به همین دلیل هم به گرفتن گواهی بکارت تن می دهند. من می خواهم بگویم آنها هم اگر با درخواست گواهی بکارت مواجه شدند باید از طرف مقابلشان بپرسند باکره هست یا نه.
 اگر نبود که هیچ اما اگر گفت بله باید به او گفته شود چطور از من توقع داری حرف شفاهی تو را قبول کنم و به صداقتت اعتماد کنم اما تو چنین اعتمادی به من نداری؟
از نظر من نفس گواهی خواستن یک توهین بزرگ است. درخواست اثبات راستگویی ست و به اعتقاد برخی ها درخواست اثبات پاکدامنی است و این خودش توهین بزرگی است.

پیام امیر درباره موضوع بکارت:

سلام آقای دکتر.
 در مورد موضوع بکارت من معتقدم متاسفانه ازدواج به صورت کلی در ایران حول محور بکارت می گردد. مهریه بابت بکارت داده می شود. و خود بکارت هم قیمت دارد و اگر کسی بکارت کسی را از بین ببرد باید دیه بدهد. چه بسیار دخترانی که در سن 30 سالگی هستند و با افراد زیادی رابطه مقعدی دارند به این امید که با حفظ بکارت کیس ازدواج خوبی نصیبشان شود و خوشبخت شوند!
به جای اینکه دختران جامعه ما حواسشان به نجابت باشد تعداد قابل توجهی از آنان به دنبال حفظ پرده بکارتشان هستند و تعداد زیادی از پسران جامعه ما به جای اینکه به دنبال کسی باشند که با او خوشبخت شوند و دوستش داشته باشند دنبال کسی هستند که بکارت داشته باشد!
دوستی داشتم که خیلی بکارت برایش مهم بود. با دختری که دوستش داشت میخواست ازدواج کند. فهمید که باکره نیست. بیخیالش شد و با یکی از دخترهای فامیل ازدواج کرد. حالا که چند سال از ازدواجش گذشته به من می گوید اگر خواستی ازدواج کنی دنبال کسی باش که دوستش داری و دوستت دارد. باکره هم نبود مشکلی نداره. فقط دوست داشتن مهمه.

پیام آذین درباره موضوع بکارت:

سلام و خسته نباشید خدمت شما
در رابطه با موضوع بکارت میخواستم بگم که خواستن گواهی بکارت یعنی زیر سوال و از بین بردن اصل برائت!
اصل برائت میگه که همه بی گناهن مگر اینکه عکسش ثابت شه!
وقتی از کسی گواهی سلامت میخوای یعنی متهم به گناهی کردی و باید ایشون بیگناهی خودشون رو ثابت کنن
تو رابطه ای که اصل برائت زیر پا گذاشته میشه دیگه نمیشه از هیچگونه حقوقی حرف زد! یعنی شما همیشه متهم هستید و همیشه باید درحال رفع اتهام باشید!
و ریشه همه ی اینها در زنان جامعه ی ماست! من ندیدم پدری یا مردی دنبال گواهی باشه اگر هم هست پشت این قضیه پای یک زن!! درمیونه! مادر!!!!
خانومای عزیز از ماست که بر ماست!
از من برای ازدواج خواستن نشون بذارم! گفتم نشون برای حیوونه! من انتخاب کردم و پای انتخابم هستم واژه رو عوض کنید بگید هدیه یا هرچیزی که توهین نباشه، از من خواستن برای گرفتن گواهی همراه همسرم به متخصص مراجعه کنم گفتم این توهینه و من همچین توهینی به همسرم نمیکنم! ولی همیشه پای یک زن درمیونه! مادر همسرم مارو چنان تو منگنه گذاشت که همسرم خودشون رفتن و گواهی گرفتن!
این رسم گواهی رسمیه که خود خانوما دارن زنده نگهش میدارن از مردها دلگیر نباشید چون ریشه ی این مسئله جای دیگه ایه
عذرخواهی میکنم اگر جایی دور از ادب حرف زدم

 

پیام نیلوفر درباره موضوع بکارت:

برایِ جامعه ای که باید دل سوزاند...
این کوهِ بزرگِ بکارت کی کاه میشود معلوم نیست...دخترانی که حقشان سکوت در برابرِ این حجم از حقارت است...دخترانی که از بدِ روزگار بکارتشان از نجابتشان مهمتر است...پسرانِ قدیسه خواه ...دخترانی با روحی شاید آلوده اما باکره...بیاییم کمی از حقمان را خواهان باشیم...حقِ ما دختران بیشتر از دستانِ دکتری است که به تاییدِ دخترانگی ظاهری آلوده میشود...حقِ ما دختران بیشتر از اعتماد به آدمی است که گاهاً خود ،معتمد بودنش زیرِ سوال و چه بسا بارِ بی سامانیِ نجابتش بیشتر...بیاییم کمی به حداقل آزادی هایِ جسمی و فکریمان توجه کنیم...بیاییم زنانگیمان را پشتِ مطیع بودمان قایم نکنیم...بیاییم  کمی از هویتمان را صرفِ نه گفتن به مردانِ ظاهر بین و نانجیب کنیم...
از طرف زنی که نداشتنِ پرده  بکارتش چیزی از نجیب بودنش برای همسرش کم نکرد

 

پیام سحر درباره موضوع بکارت:

دوستم برای گواهی بکارت رفته پیش همون دکتری که پرده اش رو دوخته و دکتره جلو شوهر این گفته تبریک میگم تو این دوره زمونه دختر کم پیدا میشه
________________________
سلام خسته نباشید.ممنون از مطالب خوبتون و تشکر از تلاشی که دارید و امیدوارم فرهنگ سازی بشه و نتیجه ای که رضایت شما رو فراهم میکنه از تلاش هاتون ببینید
این مطلب طنز بعد از همون اسکرین شات اومد توی کانال های مختلف.واقعیت اینه که همین طور هم هست.کسی که توقع بکارت دختر رو داره خیلی وقتا این اتفاق واسش میوفته.
آشنایی داشتیم که پزشک زنان بود و تعریف میکرد مراجعه کننده ای داشته که چندین بار برای ترمیم رفته و روش این خانم این بوده که سراغ کسانی که دوست داشته و مناسب بودن میرفته و وارد رابطه میشده و میگفته که قبل ازین باکره بوده تا به این شکل وجدانشون رو تحریک کنه (که بکارت دختری رو از بین بردن) تا باهاش ازدواج کنن. بعد از دو سه بار ترمیم هم به مرادش رسیده و از همین راه ازدواج کرده!
مورد های تقاضای ترمیم بکارت خیلی زیاد شده. اما جالبه که همچنان هستن آقایونی یا حتی خانومایی که بکارت رو گواهی پاکی میدونن...
امیدوارم از این فکر ها و زنجیرهایی که عقاید و باورهای اشتباه بهمون زده آزاد بشیم و واقعا طرز فکری مناسب زمانی که در اون هستیم داشته باشیم.

.....