زمان کنونی: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳, ۰۸:۴۷ صبح درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)

اعلانات تالار گفتمان

[-]
آخرین مطالب ارسال شده

مزون عروس آریایی

عطر و ادکلن پرفیومز



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد!
نویسنده پیام
مدیر ارشد
******
مدیر ارشد
ارسال‌ها: 1,708
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۰
سپاس ها 465
سپاس شده 1305 بار در 793 ارسال
ارسال: #1
چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد!
دکتر محمدرضا رجبی شکیب:

خانمی را می شناسم که مدتی است حالش خوب نیست و به هم ریخته، چون استادش در دانشگاه، که مردی است ۶۰ ساله، به او پیشنهاد دوستی داده. آن خانم روز و شب به خودش می گوید: او چطور به خودش اجازه داد چنین پیشنهادی بدهد؟ من کجا اشتباه کرده ام که او چنین حقی به خودش داده؟ و...

در فرهنگ ما، اغلب زنان وقتی مردی یک قدم به آنها نزدیک می شود، یکی از سه واکنش زیر را نشان می دهند:

۱- وحشت می کنند. نتیجه ترس، اجتناب است. پس فرار می کنند. این فرار، فقط تندتر راه رفتن و از آن سوی خیابان رفتن و... نیست. بلاک کردن در شبکه های اجتماعی هم فرار است. کاری که این پیام را به مرد منتقل می کند: من موجود ضعیفی هستم! و نتیجه: مرد فکر می کند این شکار آسان تری است. پس بیشتر سماجت می کند. همان، واکنش منفعلانه یا passive.

۲- برافروخته می شوند. آماده می شوند برای جنگ. فریاد می کشند. توهین می کنند؛ یا درجاتی پایین تر: تحقیر می کنند. گویا آن مرد ذنب لایغفری مرتکب شده که از آنها خوشش آمده. این برخورد پرخاشگرانه (agressive) «خروس جنگی» وار هم، اغلب گره را باز نمی کند. چون بسیاری از مردان، مبارزه طلب اند و از این جنگ قدرت لذت می برند. همچنین، آنها یاد گرفته اند که زنان همیشه اول می گویند نه، پس ادامه می دهند.

۳- ذوق می کنند. قند در دل شان آب می شود. ساده لوحانه شروع می کنند و بعد از مدتی کوتاه امید می بندند که حالا می توانند تا آخر عمر خوب و خوش و خرم با آن مرد زندگی کنند. اینها همان دخترانی هستند که فکر می کنند اگر یک بار مردی آنها را لمس کرد، دیگر باید با او‌ ازدواج کنند. توجیه شان هم وفاداری است: به دختری که هر روز با کسی باشد، چه می گویند؟!

این رفتارهای ناهشیار، پیامد فعالیت طرحواره «زن دنیای سنتی» است؛ زنی که با آموزه «با لباس سفید به خانه مرد رفتی، با لباس سفید هم بیرون می آیی» بزرگ شده و منطق اش در رابطه، منطق صفر و یک است: یا من با مردی هستم یا نیستم. اگر هستم، یعنی همه چیزم مال اوست و او هم همه چیزش مال من است.

در چنین فرهنگی است که دوستی اجتماعی با جنس مخالف معنا ندارد. چراکه طرحواره «مرد دنیای سنتی» هم، مردان را به این سو می راند که به هر زنی نزدیک می شوند، به تملک او، به رختخواب با او فکر کنند. زنان هم، بازیگر همین زمین اند. پس راحت نیستند که با مردی قرار بگذارند و بعد خودشان رابطه را تمام کنند. مثلا به آن مرد بگویند: «ممنونم. خوش گذشت. ما به درد هم نمی خوریم.» زنان و مردان دنیای سنتی، تمام کننده نیستند. منتظر می مانند تا خانه ویران شود و زیر آوار له شوند، آن وقت تمام.

انگار که هر سلامی، یا باید بی جواب بماند، یا اگر علیک داشت، یعنی دیگر خلاص.

رابطه، از یک «خوش آمدن» اولیه شروع می شود. اگر کسی از شما خوشش آمد، گناه نکرده و تحقیر هم نشده اید. شما هم گناهی ندارید. شما هم تحقیر نکنید. وقتی کسی به شما چای تعارف می کند و میل ندارید، چه می گویید؟

البته اگر کسی بخواهد چای را با نعلبکی در حلق شما فرو کند، آن داستان دیگری است.
 
۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۷:۳۳ عصر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
چه فاجعه ای! به من پیشنهاد داد! - star - ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۷:۳۳ عصر

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نامه‌ی بهاره: چرا به من پیشنهاد دوستی داد؟! star 2 1,870 ۲۱ دي ۱۳۹۸ ۰۳:۵۷ عصر
آخرین ارسال: parisa1140

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان