اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] session_start(): open(/var/cpanel/php/sessions/alt-php55/sess_ng7m1hacre4570ss1mtod8s3u5, O_RDWR) failed: No such file or directory (2) - Line: 429 - File: inc/plugins/checkboxvalidation.php PHP 5.6.40 (Linux)
File Line Function
[PHP]   errorHandler->error
/inc/plugins/checkboxvalidation.php 429 session_start
/inc/class_plugins.php 101 checkboxvalidation_showthread_end
/showthread.php 1243 pluginSystem->run_hooks




زمان کنونی: ۱۳ آذر ۱۴۰۳, ۰۸:۵۳ عصر درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)

[-]
آخرین مطالب ارسال شده

مزون عروس آریایی

عطر و ادکلن پرفیومز



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اعتقاد به باکره بودن... آیا نمی بینید که اینجا ایران است؟!
نویسنده پیام
???? ????
******
???? ????
ارسال‌ها: 1,721
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۰
سپاس ها 465
سپاس شده 1305 بار در 793 ارسال
ارسال: #1
اعتقاد به باکره بودن... آیا نمی بینید که اینجا ایران است؟!
دکتر محمدرضا رجبی شکیب:

«من دندان پزشک هستم. مدتیه با پسری آشنا شدم که ایشون هم دندانپزشک هستن. فکر میکردم چون تحصیلکردس فکرش هم بازه ولی اصلا اینطور نیست. ایشون به طرز عجیبی راجع به بکارت دخترها موضع داره و دخترهایی که بکارت ندارن از نظرش ناسالمن. جالب اینجاس که میگه نود درصد دخترها تو رابطه اول خونریزی دارن و گویا استادشون بهشون گفته هر دختری تو رابطه اول خونریزی نداشت مشکل داره. حالا شما خودتون رو بگذارید جای یه دختری که حالا به هر دلیلی شرعی یا غیر شرعی بکارتش رو از دست داده... درسته من مریم میرزا خانی نیستم ولی تو سن 26سالگی دکترا دارم و تو کارم موفقم. به نظرم این دو ارتباطی به هم ندارن و کاش شما هم دختر بودین تا متوجه میشدین چه استرس و حس بدی داره که فکر کنی اگه اونشب خونی نیاد چی میشه و چه فکرایی میکنن و ممکنه چه بلایی سر زندگیت بیاد...»

اول: آنچه گفتم در مقایسه مریم میرزاخانی ها و دیگران، متضمن توهین و تحقیری نبود. با این حال اگر به دوستانی برخورده است، پوزش می خواهم. معتقدم گاهی باید بی پرده تر سخن گفت. به قول آلفرد آدلر گاهی باید در سوپ مراجع تف کرد. تعبیر زیبایی نیست اما موثر است. همه ما گاهی احتیاج داریم به تذکر و تلنگر.

دوم: برخلاف آقای روان شناسی که در شوهای ماهواره ای دوخت و دوز را نسخه می کند، در آمریکا زندگی نمی کنم. مثل شما دارم هوای همین مملکت را نفس می کشم. اعتراف می کنم من هم در ناهشیارم، طرحواره مردی را دارم که خود را جنس برتر تلقی می کند و می خواهد زن را تملک کند. این میراث هزاران ساله من از اجدادم است. ما مردها همه همین میراث را داریم. همان طور که همه زنها نسل به نسل از مادر و مادر بزرگ شان چیزهایی را به ارث برده اند. از جمله: باید همیشه مردی باشد تا به او تکیه کنند. اینها در ناهشیار ما کاشته شده. اما مگر ما، خدمتگزار دست و پا بسته ناهشیارمانیم تا ابد؟

همان گونه که زنانی هستند که منطق و هشیارشان را حاکم کرده اند و دریافته اند که زندگی آنها «وابسته» نباید باشد به مردی، و اگر رابطه ای هست، صمیمیت جوهر آن است با حقوق برابر و نگاه برابر؛ من هم تلاش کرده ام مردی باشم که منطق هشیارم را چیره کنم بر خوی برتری جوی مردانه ناهشیارم. پس نمی ترسم که فریاد هم بزنم: زنان و مردان با وجود تفاوت های ذهنی و جسمی، حقوق انسانی برابر دارند.

سوم: از مردی که می گوید: «عزیزم تو زن ایده آل منی. فقط بیا و گواهی سلامت بکارت بده تا فرشته زندگی من باشی» باید یک سوال ساده بپرسید: «شما تا امروز خودت با هیچ کس رابطه نداشته ای؟»

دو حالت دارد: یا نه، یا بله. اگر بگوید نه نداشته ام؛ پرونده را باید ببندید. اگر دروغ بگوید، شما دارید با مردی دروغگو ازدواج می کنید؟ اگر راست هم بگوید، باید داستان را تمام کنید. پسری که باکره بودن را انتخاب کرده (با فرض اینکه این انتخاب دشوار را خودش انجام داده، نه که مشکلی داشته که نمی توانسته اصلا)، حق دارد با دختری ازدواج کند که مثل خودش بوده. شما که رابطه داشته اید برای او مناسب نیستید. چرا می خواهید حق او را پایمال کنید؟ چرا می خواهید بنیان زندگی تان را بر دروغ بگذارید؟

اما اگر بگوید بله، پرسش بعدی این است: «یعنی برای خودت این حق را قایل بودی و برای من نه؟»

این پرسشی کلیدی است. مردی که به خودش حق می دهد با هر دختری هرجور رابطه ای داشته باشد و بعد می خواهد با یک باکره ازدواج کند، همین حالا دارد به شما می گوید: «من حقوقی برابر برای تو قایل نیستم. من مردم و حق دارم و تو زنی و حق نداری.» و آیا این شما را نگران نمی کند؟ بعدها ممکن نیست کتک تان هم بزند و به خودش حق بدهد؟ یا خیانت کند و به خودش حق بدهد؟ چون او مرد است و شما زن.

حرمت امامزاده را چه کسی نگه می دارد جز متولی آن؟ زنان و دختران ما می نالند از جامعه مردسالار و ستمی که بر زنان می رود  و حقوقی که پایمال می شود، اما خودشان برای حقوق خودشان ارزشی قایل نیستند.

چهارم: بارها شده به دخترانی که بکارت داشته اند، به معنای واقعی اش؛ گفته ام: تن به خفت ندهید. بگویید من گواهی سلامت نمی دهم چون توهین به من است. چه می شود؟ حرف می شنوید؟ کسی که حرف می زند، همیشه می زند. زنجیر به پایتان نمی کنند که ببرندتان معاینه، اگر با پای خودتان نروید. کیس مناسب برای ازدواج را از دست می دهید؟ حرمت خودتان برای تان مهم نیست؟ مهم فقط این است که معامله جوش بخورد؟

پنجم: اگر برایتان مهم نیست با مردی زندگی کنید که شما را شهروند درجه دو تلقی کند، شما را ملک خودش ببیند و برای خودش حقوقی قائل باشد که شما ندارید، باشد. بروید معاینه بکارت. بروید دوخت و دوز کنید. بروید پرده بکارت چینی بخرید. بروید دروغ بگویید.


 
۱۶ اسفند ۱۳۹۶ ۰۵:۴۶ عصر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
اعتقاد به باکره بودن... آیا نمی بینید که اینجا ایران است؟! - star - ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ ۰۵:۴۶ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان