تالار گفتمان عروس

نسخه کامل: نامه‌ی امیر: من مرد اگه به خانمم حق طلاق بدم چه تضمینی هست که با یه اختلاف ...
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
نامه امیر:


سلام آقای دکتر
مطلبی که تو کانالتون بود (مهریه ام داستان شده...) رو خوندم و خیلی خوشم اومد از توضیحاتتون اما برام یک سوال مطرح هست
اینکه من مرد اگه به خانمم حق طلاق بدم چه تضمینی هست که با یه اختلاف نسبتا جدی خانمم نره طلاق بگیره؟
اصلا انگار برای من یه کابوسه که خانمم حق طلاق داشته باشه و یه روز بیام خونه ببینم طلاقشو گرفته و رفته خونه ی پدرش
انگار که فرمون و کنترل زندگی رو از من بگیرن (که حامی خانوادم و نمیخوام خانوادم از هم بپاشه و میشه گفت تقریبا به هیچ قیمتی راضی به طلاق نمیشم مگر اینکه خیانت و تعهد نداشتن و عدم تمایل به برگشتش رو واضح ببینم) و بدن دست خانمی که فقط از رو احساسش تصمیم میگیره و منطق اگه هم براش مهم باشه نسبت به احساسش هیچه
بالاخره ازدواج ما ایرانیه یا اروپاییه یا اسلامی؟ اگه اسلامیه حق طلاق بامرده اگه ایرانیه با موافقت مرده که تحت شرایطی خانم حق طلاق داشته باشه و این حق طلاق بدون قید و شرط اونم به درخواست زن نمیدونم واقعا جایی تو دنیا هست یا نه؟
من همیشه از نظراتتون استفاده کردم و دیدگاه های شما برام ارزشمند بوده
اگه ممکنه نظرتون رو راجع به این موضوع بگین که برخورد درست با یه آدمی مثل من چیه؟ که اصلا تو هیچ شرایطی حاضر نیست حق طلاق رو به خانمش بده (حتی اون هاییکه تو سند ازدواج اومده) و از طرفی نظرش در مورد مهریه نظر شماست (یعنی هدیه ای برای شروع زندگی و نه ضمانتی برای ادامه زندگی)
از اون طرف هم خانم هایی هستن که مهریه نمیخوان و حق طلاق میخوان
با جفت اینا جبهه گیری میشه و قابل دفاع نیستن.
در مورد ضرر مهریه بالا میدونم اما آیا  میتونین من رو قانع کنید که حق طلاق ضرری نداره؟
 
پاسخ مونا به نامه ی امیر:
 نامه آقاى امیر مسئله جالب و بامزه اى بود، ایشون دنبال این هستن که حق طلاق رو ندن بنابراین به نظر نمیاد که قانع بشن و توى عوالم مردسالارى باقى موندن با توجه به اینکه یکى به در میزنن یکى به تخته هم مهریه هم حق طلاق و در نهایت زنى که با احساس تصمیم میگیره، چه تضمینى هست که ایشون خودشون روزى تحت تاثیر احساس قرار نگیرند؟
ولى من به عنوان همسرى که حق طلاق رو داره، میدونم اونقدر هم راحت و بى دردسر نیست که یه خانم وکالت حق طلاق رو بگیره دستش و راه بیفته توى دادگاه و طلاق بگیره، یه جورایى واقعا دلخوشى خانم هست که در مسایل و مشکلات حاد فریادش به یه جایى برسه.
پاسخ ش. ر. به نامه امیر:
بر اساس کدوم نظریه علمی یا تحقیق علمی ( چه در علم حقوق که نشون بده تصمیمات خانمها صرفا احساسی هست یا چه در علم فیزیولوژی، نورولوژی که نشون بده مغز خانمها قابلیت تصمیم گیری منطقی نداره)  چنین تعمیم داده شده؟
به نظر من از صحبت های ایشون بر میاد که اضطراب و بدبینی شدید دارن. پیش از هر انتخابی بهتره با یک روانشناس صحبت کنن.

 
پاسخ گلاره:
در مورد حق طلاق و همینطور حقوق دیگه در ازدواج یک اشتباه رایج هست که همه فکر میکنن اگر حق طلاق رو به زن بدن دیگه مرد حق طلاق نداره!
خیر, تازه این حق مال دوتاشون میشه.
وقتی که در این حوزه تعادل وجود نداره و خانم در جایگاه ضعف قرار میگیره خیلی طبیعیه که از تنها چیزی که میتونه کمی از ضعفش رو کم کنه یعنی همون مهریه استفاده میکنه تا جایگاه خودش رو مستحکمتر کنه.
 اگر حقوق برابر برای زوجین باشه و پشتوانه مالی خوبی هم اقا برای خانم درنظر بگیره، میتونه مهریه وجود نداشته باشه.
پاسخ گلی:
این که ایشون فکر می‌کنند زنان موجوداتی هستند که تصمیم‌های زندگی‌شون، اون هم تصمیم طلاق که یکی از مهم‌ترین تصمیمات هست رو بر پایه احساس می‌گیرند نه منطق برام بسیار عجیب است. پس در این حالت باید بگیم زنان در زمان ازدواج هم تصمیم منطقی‌ای نگرفتند و بر پایه احساساتشون عمل کردند.
این دیدگاه متاسفانه دیدگاه سنتی به زن هست که زن را با ادراک یا قابلیت حل مسائل در درجه‌ای کم‌تر از آقایون می‌بیند. اما زنان هم به همون اندازه مسئله طلاق و ازدواج براشون حیاتی‌عه و طبیعتا برای تصمیم‌گیری سبک سنگین‌اش می‌کنند.
این که ایشون ترس دارند که فرمون زندگی رو بدهند دست یک زن برام عجیبه. اصلا مثال فرمون مثال خوبی نیست. مگه جز اینه که یک زوج در زندگی مشترک مثل دو پارو زن‌اند؟ هر کدوم که اشتباه پارو بزنه یا کم‌کاری کنه قایق جلو نمی‌ره.
اگر ایشون زنی رو انتخاب می‌کنند که نمی‌تونند به تصمیماتش احترام بگذارند و از دید ایشون اون زن تصمیماتی بر پایه احساسات می‌گیره باید برای ایشون متاسف بود که به جای انتخاب یک «انسان عاقل و بالغ» با همه نواقص و کمالاتش، کودکی رو انتخاب کردند که قدرت تجزیه و تحلیل درست مسائل رو ندارد و با یک دعوای جدی تصمیم به قطع ارتباط می‌گیرد.
پاسخ حنانه:
سلام  من خودم طرفدار این هستم که حق طلاق به زن داده بشه. ما هم میتونیم بگیم که چه تضمینی هست که شوهر با اولین بیماری یا مشکل ظاهری که برای همسر پیش میاد طلاقش نده یا اینکه یه خانوم بخواد با مهریه پایین ازدواج کنه دو روز بعد که آقا تونست مهریه شو بده و هوس تجدید فراش به سرش زد خانومو طلاق نده بنظرم این باید بین دوطرف حل وفصل بشه و بیشترش برمیگرده به اعتمادی که بین طرفین هست بالاخره مسئله ازدواج با شناخت و اعتماد متقابله که نهایی میشه واگر دوطرف واقعا به هم اعتماد داشته باشن تو اینجور موارد میشه به نتیجه رسید و نگرانی هم بابتش نیست. البته هستن کسایی که با یه بحث کوچیک فوری قهر میکنن و دم از طلاق میزنن که بازم این قضیه تو دوران آشنایی و نامزدی و تو قهر و آشتیاش قابل درکه و طرفین متوجه میشن ظرفیتا چقده و تو یه مسئله که بینشون هست چقد جای مانور و بحث هست که کار به دعوا و قهر نرسه.
پاسخ مارال:
به نظر من ایراد از قوانین ماست که به جای اینکه سیستم قضایی راجع به ازدواج و حق و حقوق تصمیم بگیرن مردم خودشون مجبور به گذاشتن شرط و شروط هستند و مسلما هرکی طرف خودشو میگیره.در مورد حق طلاق به نظرم یه مرد باید بپذیره که زن داره سندی رو امضا میکنه که هرگز حق فسخ اونو نداره.چرا یه انسان عاقل باید اینکارو کنه؟وقتی مرد این حقو داره زن هم باید داشته باشه.و گرفتن این حق،حق مردو از بین نمیبره.و چرا فکر میکنن چون طلاق گرفتن سخته زنا طلاق نمیگیرن و هر زنی تا تقی به توقی خورد میره طلاق میگیره و از روی احساسش اینکارو میکنه.همه ما عواقب طلاقو بدبختیاشو میدونیم و هیچ زنی از یه زندگی گرم فرار نمیکنه.خود این آقا میگه من زنمو به هیچ  وجه طلاق نمیدم مگه خیانت کرده باشه یعنی هیچ حقی برای اون قایل نیست که به هر دلیلی نخواد دیگه با اون مرد زندگی کنه.این حق اصلا تو ذهن این آقاتعریف نشده.مثل یه شی به زن نگاه میکنن که  مال منهو هروقت من بخوام دورش میندازم یا عوضش میکنم.اون هیچ حقی نداره.در مورد مهریه هم چون هیچ تضمینی نیست برای یک زن از نظر مالی مجبوریم به مهریه اصرار کنیم.چون اولا اگر حق طلاق نداشته باشیم ابزاریه برای طلاق گرفتن دوما اگر بعد 10 سال به هر دلیل بخوای جدا شی باید چمدونتو ورداری بری و از اون زندگی که ساختی هیچ سهم مالی نداری.اکثر مردا تمایلی به تقسیم اموالشون ندارند چه اول زندگی چه وسطش.خب شما برادر من حاضری قراردادی ببندی که حق فسخ نداری و هیچ منفعت مالی نداری و بچه ات رو ازت میگیرن هرزمان که بهم بخوره قرارداد؟هرکی راه بهتری از مهریه و حق طلاق داره بسم الله.ما با آغوش باز میپذیریم.چرا تو کشورای دیگه این مشکلات نیست چون قانون تصمیم میگیره.ما حتی حق پاسپورت گرفتن یا حضانت بچه ای که زاییدیم نداریم.چرا اینقدر از رفتن شریکتون میترسین.اگر مرد خوبی براش باشین هیچ جا نمیره.در ضمن هردو نفر حق رفتن دارن هروقت که بخوان و دیگه اون زندگی براشون جذاب نباشه.
پاسخی متفاوت از صدیقه:


به پیام امیر کانالتون فکر میکردم اینا به ذهنم اومد اینو برای شما مینویسم ،
دکتر با خوندن جوابهای مردم سرزمینم ،از واقعیتی که ازش حرف میزنن میترسم ، ما دوجسمیم ،ما دوروحیم ؟ ما معامله میکنیم ؟ ازدواج انقدر وحشتناکه؟

طلاق .مهریه بالا

این واژه ها چه سوالهایی رو برای ما بوجود میارن ؟
چرا برخیمون طلاق میگیریم ؟چرا مهریمونو بالا میگیریم ؟
چه چیز در وجود ما نیست شده؟
امنیت خاطر؟
محبت؟
روراستی و صمیمیت؟
بهتره با خودمون رو راست باشیم ،ما رهبر جهان خودمون هستیم.
روراست باشیم که چقدر با ادمی داریم زندگی میکنیم که بهش اعتماد داریم .چقدر در مورد خودمون و خواسته هامون میدونیم؟چقدر برای طرف مقابلمون خاطره خوب ساختیم. چقدر بهش عشق دادیم. چقدر بهش گفتیم برای ما دوست داشتنیه .بنظرم اینا ادمها روبه هم میچسبونه .
جنس مخالف یا موافق هم نداره. دوست داشتن و دوست داشته شدن احساسات بسیار خوبی هستند .
وقتی شما حقیقی هستید فراتر از واقعیتید.  اون ادم هرجایی بره مانند شما رو پیدا نخواهد کرد .
چون اون مزه ی عشق رو شما بهش دادید .
ما ادمها اگر برای هم عمیق و غلیظ بشیم به خوبی ، اونوقت هیچ اتفاقی نمیتونه مارو سطحی کنه .
ما اگر میترسیم وحق طلاق نمیدیم یا مهریه بالا میگیریم . چیزی رو در ادم مقابل به درستی پیدا نکردیم یا بنظرم اشتباهی انتخاب کردیم.
ما فقط دوتا جسم نیستیم ما دوتا روحیم .
شاید گاهی اجبارمون کردن به ازدواج و ما نجنگیدیم برای چیزی که نخواستیم ، گاهی هم به اجبار نبوده خودمون نخواستیم تلاش کنیم .
در کل اقا امیر داستان کانال شما بهتره به خودش نگاه کنه نه به قانون و سنت که شده باور توی ذهنش.
با خودش روراست باشه چرا حق طلاق نمیده ؟
 ایا از چیزی میترسه ؟
ایا محبتش به زندگی و همسرش کمه؟ هرسوالی که بپرسه از خودش و جوابشو ندونه بهتره پیدا کنه . شاید ادمِ اشتباهی رو انتخاب کرده که اطمینان نمیکنه .
اگر شخصی چه منطقی چه احساسی از شما جدا بشه شما بخوای بزور نگهش داری چه فایده ای داره ؟زندگی کوتاهتر از اینه که عادت کنیم . باید لذت ببریم به درست  با عشق و محبت. اونوقت طرف مقابل میمونه و طلاق و مهریه و چیزهای چسبیده به شرع و عرف هم بی معنا ترین واژه های دنیا میشن.
پاسخ نرگس:

اولا که فکر نمیکنم دادن حق طلاق به بانوان در طی سه چهار سال اخیر دیگه به همین راحتی باشه. چون یکی از نزدیکان من که اختلاف بسیار شدیدی با همسرش پیدا کرده (ضرب و شتم شدید) برای ایشون شرط گذاشت که باید حق طلاق رو بهم بدی تا ببخشمت اما از چندین محضردار پرسیدن و گفته شده که برای ما دردسر میشه و امکانش نیست.

چهارسال پیش هم یکی از اقوام نزدیک ازدواجش رو در محضری در تهران به ثبت رسوند اما با وجود شرط خانواده ی عروس برای دادن حق طلاق، محضردار این کار رو نکرد و گفت که ابلاغیه جدید بما گفته شده حق طلاق رو به بانوان ندهید. این رو گفتم که بگم اولا دادن حق طلاق با بانوان از طرف واضعان قانون هم گویی دچار ابهام هستش اما امثال بانویی که امنیت جانی در خانه ی همسرش نداره و آقا توانایی کنترل عصبانیتش رو نداره واقعا نباید حق طلاق داشته باشه؟؟ آیا این انصافه؟ و اونوقت اگه همین آقا کوچکترین خطایی از همسرش ببینه که از نظر اون غیرقابل بخشش هست میتونه بره و طلاقش بده.  

بنظر منکه ندادن حق طلاق  یک قانون جهان سومی هست. قصد توهین ندارم اما اگر اقا اینقدر به درک و شعور و قوه ی ادراک همسرش از زندگی مشترک و طلاق اعتماد نداره و میترسه با یک به قول آقای امیر با یک اختلاف نسبتا جدی خانم طلاق بگیره، خب با چه امیدی داره این زندگی رو ادامه میده؟ با یک همسر در قفس میخواد به زور زندگی رو ادامه بده؟؟  البته برخی بانوان امروزی هم متاسفانه درک درستی از زندگی واقعا ندارند و با احتلافات خیلی خیلی کوچیک خیال میکنند عمر زندگی مشترک سر اومده. خب اگر همسر یا پارتنر ایشون از این دسته هستند خب دادن حق طلاق به چنین کسی واقعا صحیح نیست و البته زندگی کردن با چنین ادمی هم فکر نمیکنم لطفی داشته باشه.

 آقای عزیز اگر با بینش و بصیرت همسرت رو انتخاب کردی و از عشقش به خودت مطمئنی دیگه از چی میترسی؟ از اینکه حق مساوی با شما داشته باشه؟؟  از اینکه اگر اشتباهی کردی که از دید خودت قابل بخشش هست ولی از دید ایشون نیست، نتونه ازت جدا بشه و با بی میلی به زندگیش با شما ادامه بده؟
لینک مرجع