تالار گفتمان عروس

نسخه کامل: نامه سارا: آیا این دختر قربانی روان شناس ناشی شد؟
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
دختری رو میشناسم از یه خانواده ی سنتی، با باورای خیلی قدیمی. بی نهایت این دختر شاد بود...

خانوادش تمام آزادی و اختیارش رو ازش گرفتن. کارای پیش پا افتاده رو خودشون براش انجام میدادن (مثل رسوندنش به جاهای مختلف، محدود کردنش توی روابطش با دوستا و اجازه ندادن برای بیرون رفتن باهاشون، یا حتی لقمه ی آماده به دستش دادن) قدرت انتخاب یه لباس رو هم کم کم داشت از دست میداد.  و باعث شدن توی سن ۲۰ سالگی احساس نقص کنه توی وجودش.

 چند وقت پیش با من از تنهاییهاش صحبت کرد و سعی کردم کمی از اون شرایط جداش کنم اما خب متاسفانه قدرت خانواده بیشتر بود و من دسترسی کمی بهش داشتم.

 کم کم وسواس عجیبی نسبت به ظاهرش گرفت و ایرادای مختلف روی سلامتش میگذاشت مثل خوب نبودن پوست، احساس مریضی و گریه و غصه و نخندیدن و غذا نخوردن.

کنار همه ی اینا خانوادش باز بهش میچسبیدن و این بارم به جای رها کردنش دلسوزیای بیجا ازشون میدیدیم. اونا هم پا به پاش غصه میخوردن و همچنان همون روال قدیمی.

ازشون خواستیم با مشاور و کسی که تخصص و دانش داره صحبت کنن تا این دختر معصوم بدتر نشه. (هدف اصلی مون مشاوره به خانوادش بود که بدونن چطور میتونن کمکش کنن)

همه ی اینارو گفتم که به اینجا برسم:

بدترین قسمت ماجرا انتخاب مشاورشون بود که یه پزشک از شهرستان این مشاور رو بهشون معرفی کرد و بدون توجه به حرف ما برای انتخاب درست، به تهران اومدن و به این شخص مراجعه کردن... منطق آقای متخصص رو نمیدونم اما میدونم که بیشتر به جای آروم شدن، حالش خراب تر شد.

 ازش پرسیده بود که آیا اقدام به خودکشی کردی؟ و در نهایتم همونجا جلوی خودش به خانوادش گفته مراقبش باشید ممکنه بخواد خودش رو بکشه...

امید یه خانواده برای بهتر شدن بچه شون رو تبدیل کرد به اشک و گریه و وحشت.  تا جایی که من خبر داشتم اوضاع انقدر حاد نبود اما خییلی بد و حاد شد با این صحبتا.. خیلی تلخ شد واسشون. و حالا تا ترمیم جای اون حرف و برخورد و درست شدن حال این دختر راه طولانی تر شده.

بعضی ها انگار از مشاور بودن فقط اسمش رو یدک میکشن و شاید اون انسانی که روبروشون نشسته و روحش بیمار شده کمترین ارزش و جایگاه رو براشون داره. نمیدونم این قصه ی تلخ فقط برای ایران ما هستش یا جاهای دیگه هم اتفاق میفته.

امیدوارم همه مون هشیار تر بشیم توی انتخاب این مورد و  ممنونم از آگاهی دادن شما. دید خیلی از ماها این روزا باز تر شده نسبت به مشاوره و اهمیتش.
 
توضیح دکتر شکیب:

۱- مسأله های روانی را در یک دیدگاه جامع زیستی روانی اجتماعی می بینیم. مشکلات دختر خانمی که گفتید، فقط ناشی از رفتارهای حمایتی بیش از حد خانواده یا مداخله ناشیانه مشاور نیست. عوامل زیستی (حتی وراثت) و عوامل روانی دیگر هم دخیل اند.

۲- همان طور که پزشک، وکیل، یا فوتبالیست بد داریم، روان درمانگر و مشاور بد هم داریم. اما دلیل نمی شود که تعمیم بدهیم و مثلا بگوییم مشاوران یا روان شناسان ما مشکل دارند. یکی خوب نبود، بروید سراغ یکی دیگر. کاری که احتمالا دوست شما نکرد. از یکی آسیب دید و رها کرد.

۳- رابطه درمانی در روان درمانی٬ هم پایه دانش روان درمانگر اهمیت دارد. گاهی شما نمی توانید با یک مشاور ارتباط خوبی بگیرید و این شاید نه اشکال شماست، نه اشکال او.
 
لینک مرجع