۱۲ شهريور ۱۳۹۴, ۱۲:۵۷ عصر
1- افراد مسئول مانند معلمین و پزشکان متخصص اطفال، باید نقاط ضعف وی را یادآوری نمایند و دنبال کار را بگیرند، نه آنکه انکار و حذف صورت مسئله را چاره کار بدانند (مثلا بگویند کودک من بیش فعال نیست، معلم بیحوصله است یا حرف زدن وی دیر نشده، همه افراد فامیل ما دیر شروع به حرف زدن میکنند و یا دور سر او کوچک نیست، طبیب جوان و بیتجربه است).
2- والدین باید بتوانند جلوی حملات خشم خود را بگیرند و چاره همه رفتارها و خطاهای طفل (مثل دویدن، جیغ کشیدن و درس نخواندن) را در کتک و تنبیه جسمانی جستجو نکنند.
3- والدین نباید انتظار داشته باشند که تمام اجتماع (از معلم گرفته تا اقوام و دوستان)، خود را با طفل ایشان منطبق نمایند، بلکه برعکس باید بدانند که هر انسانی وظیفه دارد خود را با اجتماع منطبق کند (مثلا بگویند: بچهها صبر کنید، وقتی فریبرزجان از بازی خسته شود، همه اسباببازیها را به شما خواهد داد).
4- والدین باید علایم اختلالات روانپزشکی را تا حد لازم در کودک خود درک کنند (افسردگی، تهاجم، کمبود اعتماد به نفس، ضعف تحصیلی، بیشفعالی و...) و در صورت لزوم از رجوع به منابع علمی غفلت ننمایند.
2- والدین باید بتوانند جلوی حملات خشم خود را بگیرند و چاره همه رفتارها و خطاهای طفل (مثل دویدن، جیغ کشیدن و درس نخواندن) را در کتک و تنبیه جسمانی جستجو نکنند.
3- والدین نباید انتظار داشته باشند که تمام اجتماع (از معلم گرفته تا اقوام و دوستان)، خود را با طفل ایشان منطبق نمایند، بلکه برعکس باید بدانند که هر انسانی وظیفه دارد خود را با اجتماع منطبق کند (مثلا بگویند: بچهها صبر کنید، وقتی فریبرزجان از بازی خسته شود، همه اسباببازیها را به شما خواهد داد).
4- والدین باید علایم اختلالات روانپزشکی را تا حد لازم در کودک خود درک کنند (افسردگی، تهاجم، کمبود اعتماد به نفس، ضعف تحصیلی، بیشفعالی و...) و در صورت لزوم از رجوع به منابع علمی غفلت ننمایند.